عصر روز شنبه اول نوامبر (دهم آبان) قرار است «موزه بزرگ مصر» با حضور تعدادی از پادشاهان، شاهزادگان و سران دولتی و حکومتی از کشورهای جهان افتتاح شود. هیئتهای شرکتکننده شامل اعضای خانوادههای سلطنتی از بلژیک، اسپانیا، دانمارک، اردن، بحرین، عمان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، لوکزامبورگ، موناکو، ژاپن و تایلند معرفی شدهاند. روسای جمهور پرتغال، ارمنستان، آلمان، کرواسی، قبرس، آلبانی و چندین کشور دیگر به همراه نخستوزیران یونان، مجارستان، بلژیک، هلند، کویت، لبنان، لوکزامبورگ و اوگاندا نیز در این مراسم حضور خواهند داشت.
این موزه که کنار هرم جیزه واقع شده و نمای شیشهای مثلثی سربهفلککشیدهای به سبک اهرام مجاور دارد، یکی از ابرپروژههایی است که عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر، از آن حمایت میکند و آن را «هدیه مصر به جهان» نامیده است.
سیسی از زمان به قدرت رسیدنش در سال ۲۰۱۴، با هدف احیای اقتصادی که در اثر دههها رکود و ناآرامیهای پس از انقلاب «بهار عربی» سال ۲۰۱۱ آسیب دیده بود، اقدام به سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختها کرده است و افتتاح این موزه دستاورد بزرگی برای او محسوب میشود.
طبق بیانیهای که از سوی ریاست جمهوری مصر منتشر شده، افتتاح موزه بزرگ مصر «رویدادی استثنایی در تاریخ فرهنگ و تمدن بشری است که منعکسکننده علاقه جامعه بینالمللی به تمدن باستانی مصر و نقش فرهنگی و بشردوستانه بینظیر این کشور است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این موزه عظیم به تمدن فراعنه اختصاص دارد که بیش از ۳۰ سلسله و پنج هزار سال قدمت دارد و منظرهای پانوراما از اهرام جیزه ارائه میدهد. ساخت این موزه با طراحی معاصر و سالنهای وسیع و سقف بلند، بیش از ۲۰ سال طول کشید و فراتر از یک میلیارد دلار هزینه داشت.
در این بنا که وسعتی به اندازه واتیکان و مجموعهای بزرگتر از لوور دارد، مجموعه ۵۰۰۰ قطعهای فرعون توتعنخآمون برای نخستین بار از زمانی که هاوارد کارتر، باستانشناس بریتانیایی، مقبره گمشده این فرعون را در سال ۱۹۲۲ در اقصر کشف کرد، بهطور کامل به نمایش گذاشته خواهد شد.
شمار زیادی از ۵۰ هزار اثر موجود در این ساختمان از موزه مصر، ساختمانی صدساله و مملو از آثار باستانی در میدان تحریر قاهره، منتقل شدهاند. سایر آثار بهتازگی از گورستانهای باستانی کشف شدهاند، از جمله گورستان باستانی سقاره، مجموعه دیگری از اهرام و آرامگاهها که حدود ۲۲.۵ کیلومتری جنوب موزه واقع شده است.
مقامات مصری انتظار دارند که این موزه سالانه پنج میلیون بازدیدکننده را برای بازدید از آثار نمادین و سایر آثاری است که برای اولین بار به نمایش گذاشته شدهاند، جذب کند. همزمان با این امیدواری، درآمد گردشگری مصر در سال مالی گذشته میلادی به ۱۴.۴ میلیارد دلار رسیده که نسبت به سال قبل ۳۴.۶۳۴.۶درصد افزایش داشته و از زمان شروع همهگیری، رکورد بیشترین تعداد گردشگران را ثبت کرده است.
ویرانی آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران
همزمان با آن که مصر از فصل جدیدی در تاریخ تمدن این کشور و نمایش «رویایی شایسته با تمدنی که هزاران سال قدمت دارد» خبر میدهد، آثار باستانی ایران در سایه غفلت، بیکفایتی و مدیریت نادرست مدیران جمهوری اسلامی رو به ویرانی میروند. در یک نمونه مهم، نزدیک به پنج دهه بیتوجهی و سوءمدیریت هدفمند، تخت جمشید را که یکی از مهمترین و شگفتترین آثار باستانی جهان است، در آستانه فاجعهای بزرگ قرار داده است.
امتناع دولتهای جمهوری اسلامی از اختصاص بودجه کافی برای محافظت و نگهداری از تخت جمشید، تعرض به حریم این محوطه باستانی، فعالیتهای معدنی در مناطق پیرامونی، آلودگی هوا و رشد گلسنگها این محوطه باستانی در معرض نابودی جدی قرار داده و در این میان پدیده فرونشست زمین جدیترین و مهلکترین خطر به شمار میرود؛ به طوری که کارشناسان تاکید کردهاند اگر این روند فاجعهبار ادامه یابد، دیری نمیپاید که نه از شکوه کعبه زرتشت و نقش رستم اثری باقی بماند و نه از عظمت کاخ آپادانا نشانی باشد.
بیتوجهی به آثار باستانی و اماکن تاریخی در دوران فعالیت مدیران جمهوری اسلامی البته تازگی ندارد و بسیاری از اماکن تاریخی نیز پیش از این دچار زوال و تخریب شدهاند؛ زیگورات چغازنبیل یک نمونه دیگر است.
در سالهای گذشته سرقت و تخریب آجرنوشتههای محوطه باستانی و تاریخی چغازنبیل، فریاد اعتراض فعالان میراث فرهنگی را در استان خوزستان بلند کرد. این در حالی است این مجموعه سال ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت و در سال ۱۳۴۸ در فهرست آثار ملی قرار گرفت بنابراین بر اساس قانون حفاظت از میراث فرهنگی و ملی، حفظ و نگهداری از آن جزو وظایف سازمان میراث فرهنگی است.
تصاویر منتشرشده از تپه باستانی مارلیک نیز نشان میدهد که با گذشت نزدیک به شش دهه از نخستین کاوشهای باستانشناسی در این محوطه، نه تنها هیچگونه حفاظت موثری از این میراث ارزشمند به عمل نیامده، بلکه پژوهشهای علمی نیز ناتمام و متوقف ماندهاند. از طرفی این بیتوجهی به حفاظت اصولی زمینه را برای فعالیت سوداگران گنج و حفاران غیرمجاز هم فراهم کرده و باعث شده است به مرور زمان، آسیبهای جبرانناپذیری به این محوطه وارد شود.
این بیتوجهی بهرغم آن است که تپه باستانی مارلیک در کرانه خاوری سفیدرود و در دل شهرستان رودبار، از مهمترین محوطههای باستانی شمال ایران به شمار میرود که بقایای آن، به تمدنی کهن با قدمتی دستکم سههزار ساله بازمیگردد. بسیاری از پژوهشگران این تپه را آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان قوم آمارد میدانند؛ مردمانی که در اواخر هزاره دوم و آغاز هزاره اول پیش از میلاد بر این ناحیه فرمان میراندند.
از سوی دیگر، طی سالهای اخیر بازار فروش کاشیها و آجرنوشتههای تاریخی ایرانی در حراجیهای داخلی و جهانی رونق بسیاری گرفته است و این موضوع نگرانی از این مسئله را که پشت سرقت چنین آثاری نه سارقانی معمولی، بلکه گروههای حرفهای با امکان دسترسی به قاچاقچیان بینالمللی برای عرضه اقلام سرقتی در حراجیهای بینالمللی قرار دارند، افزایش داده است.
نگاهی به فهرست اماکن باستانی و تاریخی تخریبشده طی بیش از چهار دهه گذشته فاجعهای را که بر سر میراث فرهنگی ایران آمده است، نشان میدهد. در بسیاری موارد، تعلل تعمدی مدیران میراث فرهنگی، گمانهها درباره برنامهریزیشده بودن این تخریبها را تایید میکند. به طور مثال، در ماجرای نابودی محوطههای تاریخی پشت سد سیوند، مدیران میراث فرهنگی مدعی بودند مناطق باستانی مطرحشده فاقد ارزش تاریخیاند.
به گفته فعالان این حوزه، بیتوجهی به خطر ویرانی اماکن تاریخی تعمدی است و اگرچه بنای تشکیل سازمان میراث فرهنگی محافظت از اماکن و آثار تاریخی بوده است، به نظر میرسد که بر خلاف این ادعا، میراث فرهنگی ایرانیان بیشتر خاری در چشم حاکمان اسلامی و فرصتی برای فروش آثار بهجایمانده از گذشته در حراجهای جهانی برای تامین مالی گروههای شبهنظامی و نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه در دوران تحریم است.
موزهها هم وضعیت بهتری از اماکن و بناهای تاریخی ندارند و نگهداری نامناسب آثار و حتی سرقت مشکوک آنها سرنوشت آثار مهمی را که در موزهها نگهداری میشوند در معرض تهدید قرار داده است.
سرقت تابلوی کمالالملک یکی از این نمونهها است که مقامهای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که ابتدا از وجود تابلوی مظفرالدین شاه اظهار بیاطلاعی و از تقلبی بودن آن سخن میگفتند، درنهایت پذیرفتند که این تابلو وجود داشته است؛ هرچند مدعی شدند چنین اثری در دوره جمهوری اسلامی از ایران خارج نشده و آنها در تلاشند که این اثر تاریخی را به ایران بازگردانند.
بهرغم ادعای این مسئولان، گزارش شده این اثر سال ۱۳۷۸ از کاخ گلستان خارج و پس از انتشار تصویر آن در کاتالوگ حراج کریستیز لندن، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۷۹ به قیمت ۴۴ هزار و ۶۵۰ پوندِ انگلیس فروش رفت و در حال حاضر در مجموعه «الصباح» کویت نگهداری میشود.
اما این تنها مورد نیست و در سالهای گذشته اخبار متعددی درباره مفقود شدن و سرقت آثار تاریخی و هنری موجود در ایران منتشر شده است؛ به عنوان نمونه سال همزمان با حضور یک گروه فیلمبرداری در مجموعه کاخ گلستان، دو گلدان تاریخی این مجموعه «مفقود» شد و هرگز از سرنوشت آنها خبری به دست نیامد.
در سال ۱۳۹۹ نیز یک مقام کاخ گلستان خبر داد تعدادی از آلبوم عکسهای تاریخی این موزه گم شده است که تعداد قابل توجهی از آنها را هم شخص ناصرالدین شاه قاجار گرفته است. موزه گلستان در آن زمان اعلام کرد مفقود شدن این آلبومها را به پلیس بینالملل اطلاع داده است، اما پس از مدتی اعلام کرد که این آلبومها پیدا شده است.
سرقت تابلوهای محمود فرشچیان از موزه سعدآباد، شمشیر موزه ملل، تابلوهای تاریخی موزه رضا عباسی، اشیای تاریخی دوره پهلوی در کاخ نیاوران و سعدآباد و حتی دستبرد به تخت جمشید و سرقت آثار تاریخی از موزه روباز آن، بخشی از رویدادهای ناگوار سالهای اخیر بوده است.

